گاهی زمین و آسمان‌ها لب به سخن باز می‌کنند.

تجربه‌اش کرده‌ای؟! حتما.

 

حس بی‌نظیری‌ست زمانی که چشمان‌ت را می‌بندی، آغوش‌ت را باز می‌کنی، پشت‌ت به گرمای زمین گرم است و روبروی‌ت انتهایِ بی‌انتها.

 

نسیم که می‌آید قطره قطره‌اش پشت چشمان‌ت منتظر می‌مانند. صدای‌ت می‌کنند. تلاش می‌کنند پلک‌های بسته را باز کنند. گویی خبری مهم آورده‌اند. بی‌محلی که می‌کنی به سختی از تو دور می‌شوند. دور و دورتر. و تو حس می‌کنی بخشی از وجودت را با خودشان به‌همراه می‌برند. لبخندی رضایت‌مندانه بر لب، چه پاسخ زیبایی‌ست برای این تلاش‌شان.

 

تو می‌دانی که این قاصدِ زلال، خبرِ گفت‌و‌گویتان را به گوش عالمیان خواهد رسانید. همان‌گونه که خبر لبخند آن‌ها را.

 

زندگی، فهم نفهمیدن هاست

زندگی پنجره‌ای باز به دنیای وجود

تا که این پنجره باز است جهانی با ماست

آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست

فرصت بازی این پنجره را دریابیم

در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم

(سهراب)

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها